هر چند که از روزهای تحصیل در دانشکده واسه ما که اولین ورودی بودیم، خیلی سال میگذره، ولی خاطرات شیرین اون روزها هیچ وقت از ذهنمون پاک نمیشه. یکی از خاطرات به یادماندنی، سفر دو روزه ای بود که 9و 10 خرداد ماه 81 رفتیم. دو تا مینی بوس از اون هیونداهای خیلی شیک، دانشکده گرفته بود، یکی ما سوارش بودیم، یکی هم آقایان ورودی 80 و دکتر علوی(ره) و استاد کبیریان و آقای غنی زاده و یک نفر هم از اوقاف، برنامه ریزی خوبی داشتن، ابتدا رفتیم نیشابور، یک روز اونجا بودیم وحسابی از مناطق دیدنیش لذت بردیم. بعد از نیشابور رفتیم کاشمر، یک شب و یک روز هم در آنجا توقف داشتیم. خلاصه خیلی خیلی خوش گذشت، بعد از صرف ناهار در فضای سبز کنارحرم سید مرتضی، آقایون خواستن که استراحت کنن اما گروه خانم ها ترجیح دادن صحبت کنن، کمی که گذشت مسئول تدارکات برای خواباندن سروصدای خواهران، هندوانه ای رو شتری قاچ کرد و بینمون تقسیم کرد که شاید فضا آرام تر شود و خواب آقایان عمیق تر!!! هرچند که موفق شدن محیط رو کمی آروم کنن اما قسمت نشد که راحت بخوابن.... ار آنجا که روی زمین شیبدار نشسته بودیم و باغبان هم مشغول آبیاری، آب از دیواره های باغچه بالا آمد و یک راست راهی فرش مخصوص آقایان شد و اینجا بود که هم خیس شدن و هم بیدار!!! خلاصه از اون به بعد این ماجرا که اسم رمزش "زیر آبی استاد(کبیریان)" شده بود هر از چندگاهی موجب خنده میشد. چه روزهایی داشتیم "یادش گرامی"
[ یکشنبه 93/7/27 ] [ 1:29 عصر ] [ بی بی طاهره رحمن پناه (80) ]
|
||